تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا
آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا
زلـف شـب را به سراپای سحر می ریــزم
تا خود صبح به راه تو قمر مـی ریـــزم
ساحل چشــم من از شوق به دریا زده است
چشم بسته به سرش موج تماشا زده اسـت
جمـعــه را سرمــه کشیدم که مــگر برگـــردی
با همان سیصد و دلتنگ نفر برگــــــــــــــردی
ادامه مطلب...